ورجه ورجه های یک مغز دررفته

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یک عدد عَی زَمِ لوس و ننر گم کردم


از یابنده تقاضا میشود آن را به عی زم اش تحویل دهد


+ بالاخره که دستم بهت میرسه؟


از الان خودتو مرده بدون

  • san naz
60% ما آدمها را نمی شناسیم . (منظور ما از 60% همان 100% میباشد :دی) . بلد نیستیم با هرکس چگونه رفتار کنیم . حتی بعضی وقتها آنها را با حرف های نسنجیده مان که به خیال خود گمان میکنیم خیلی هم حرف حسابی زده ایم ناراحتشان میکنیم و حتی روحمان هم خبردار نمی شود از ناراحتی شان . ما حتی بلد نیستیم با کسی که عمیقا ناراحت است چگونه مدارا کنیم . و حتی انتظارات نابجایی هم از این فرد داریم. مثلا اگر 10 نفر آدم ناراحت را به ما بسپارند و بگویند: تو باید بفهمی درد این فرد چیست ؟ ما فقط بلدیم حسابی نطق کنیم و حرف بزنیم و هی بپرسیم : چته؟ چی شده؟ چرا به من نمیگی؟ مگه من دوستت نیستم؟ مگه من دوستت ندارم؟ چیو ازم پنهون میکنی؟ و ...
این شیوه شاید برای نصف بیشتر ان ده نفر درست جواب دهد .. درددل کنند .. شما با آنها همدردی کنید .. یا شاید حتی بتوانید آرامشان کنید.. آرامشی به آنها تزریق کنید که هربار ناراحت بودند سراغ شما آیند.
اما هستند آدمهایی که وقتی ناراحت هستند فقط و فقط و فقط سکوت میکنند و با سکوت خود را آرام میکنند. مثل من و خیلی های دیگر که میشناسم. در این موارد شما حتی اگر خوش زبان ترین آدم دنیا هم باشید نمیتوانید آن فرد را آرام کنید. و شما حتی درک نمیکنید تنها چیزی که او نیاز دارد سکوت است و آرامشِ سکوت !
شاید سوال های بی سر و ته شما از روی دوست داشتن, او را تبدیل به آدمی کند که در اکثر مواقعی که ناراحت است , ناراحتی خود را پنهان کرده , و با یک نقاب خندان و شاد شما رو گول بزند. و این شمایید که باید تصمیم بگیرید چه نقشی داشته باشید در زندگی آن فرد . کسی که باعث میشود آن فرد حالات روحی اش را از شما پنهان کند, یا میتوانید به او ثابت که در سخت ترین و ناراحت کننده ترین مراحل زندگی اش , میتوانید ساکت و آرام در کنارش باشید , بدون اینکه از او انتظار داشته باشید کلامی مبنی بر دلیل ناراحتی اش از زبانش خارج شود , و او از بودن در کنارتان احساس آرامش کند , نه اینکه علاوه بر مشکلات خود , هر بار که شما را دید بگوید: اینو دیگه کجای دلم بذارم؟ :))



http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gifلینک دونی وبم خالیِ ایشالا به موقع سعی میکنم خودمو برسونم و لینکتون کنم :)
  • san naz

دلم گرفته آسمون .. نمیتونم گریه کنم .. شکنجه میشم از خودم .. نمیتونم شکوه کنم .. انگاری کوه غصه ها رو شونه ی من اومده .. آخ داره باورم میشه .. خنده به ما .. نیومده ..


http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gifهمینجوری الکی ..

http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gifاز کسی که دلش گرفته نپرسید: چرآ؟؟؟
       آدمهآ وقتی نمی توآنند "دلیل ناراحتیشآن" را بیآن کنند دلشآن میگیرد ..

http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gif من چرا انقد بداخلاق شدم یهویی؟ :(

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .

       .


       :(

  • san naz

مگر نه حرفهایی هست برای نگفتن ، غیر از حرفهایی که نمی توان گفت یا خوب نیست گفتنش یا .. نه! حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کس حرفهایی است که برای نگفتن دارد ..


http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gifاصلا حوصله درس خوندن ندارم .. 気持ち のデコメ絵文字

       خیلیم ناراحتم 顔文字 のデコメ絵文字

       اصلا نمیخوام درس بخونم زوره مگه؟ 顔文字(///∇///) のデコメ絵文字


http://up.patoghu.com/images/5gs4yi2nwpzo4vgvsh.gifبه قول یکی از روانشناسان معروف ،

       زن متولد آبان , یک دستگاه کامل فکر خوانی است ..

       لطفا اینو هیچوفت از یادتون نبرین .. لطفا .. هیچ , وقت .. لطفا .. !!

  • san naz

سلام ..顔文字(///∇///) のデコメ絵文字

اول از همه بگم که دلم برا شکلک هام تنگ شدندی 気持ち のデコメ絵文字

از وقتی اسباب کشی کردندی شکلک نذاشتندی 顔文字 のデコメ絵文字

راستش حوصله شکلک گذاشتن هم نداشتندی .. بگذریم かわいい のデコメ絵文字

اومدم خدافظی 顔文字 のデコメ絵文字

امتحانام شروع شدن و هنو هییییچی به هیچی ام ! 顔文字(///∇///) のデコメ絵文字

لدفا فراموشم نکنید かわいい。 のデコメ絵文字

اگه فراموشم کنیداااا میدمتون دست خاله هام ゜*ひげ/かわいい*゜ のデコメ絵文字 (خاله باران و خاله آزی) 顔文字(///∇///) のデコメ絵文字

93/4/11 آخرین امتحانم رو دادم زودی میام نت .. قول ِ سانازونه ..
顔文字 のデコメ絵文字

برام خیلی دعا کنید カワィイ〓 のデコメ絵文字

خیلی دوستون دارم
顔文字 のデコメ絵文字

عیدتون هم مبارک ..
顔文字 のデコメ絵文字

میدونم دلتون برام تنگ میشه 顔文字 のデコメ絵文字

ولی خب .. بابای ゜*かわいい*゜ のデコメ絵文字


。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字------。◇゜*かわいい*゜・◇ のデコメ絵文字


اصلا من کی گفتم نت نمیام؟ ゜*棒人間/かわいい*゜ のデコメ絵文字

شاهد دارین؟ 顔文字(///∇///) のデコメ絵文字

ندارین که 宝石箱☆〟 のデコメ絵文字

10 تا 12 آنم ゜*ひげ/かわいい*゜ のデコメ絵文字

  • san naz
من اگه اینجا پستی میذارم .. اگه اینجا رو خط خطی میکنم , اگه اینجا چیزی مینویسم , مخاطباش (99%) تو دنیای واقعی هستن .. آخه من چه دلیلی میتونم داشته باشم که بیام اینجا از یه آدم مجازی بنویسم و به خدا شکایت کنم که چرا ... استغفرالله .. !!!!
همینجا برای اولین و آخرین بار میگم: من جواب SMS هیچ کس رو نمیدم (هیچ کس به معنی واقعی کلمه, به جز یه نفر).. دلیلی هم نمیبینم برا کسی توضیح بدم که: چرا؟؟!!! لطفا بی زحمت هرکی اسممو تو گوشیش میبینه و ناراحت میشه شمارمو پاک کنه. بی شوخی میگم اینو. «من خودم نه تالار میرم نه حیاط نه سایت.» اینم گفتم کلا در جریان باشین. خسته شدم بابا .. یه درصد احتمال نمیدن بابا شاید این بنده خدا مشکل داره .. شاید نمیتونه جواب بده .. در حالت کلی من جواب اس ام اس نمیدم. لطفا از این به بعد پیش خودتون خیالبافی نکنید که از کسی بدم میاد و میخوام فراموشش کنم و خاطراتش رو بندازم دور و دلش رو بشکنم و ... !!! من آدرسم مشخصه , نام و نشونیم مشخصه. از این به بعد هم خوشم نمیاد دنیای مجازیم با دنیای واقعیم قاطی شه. هرکی از دنیای مجازی , تو دنیای مجازی , بیادم بود , قدمش رو چشم , هر کی هم نبود , ترجیح های هرکس به خودش مربوطه نه "من" ..
ببخشید که انقد بی پرده نوشتم .. خستم واقعا .. ! از کسی هم بدم نمیاد من .. همتون رو دوس دارم بخدا :(
یاعلی ..


دانلود
حجم: 15 کیلوبایت
  • ۳ نظر
  • ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۲۶
  • san naz

خدایا جسارت نباشه ها ..

یه سوال بدجور ذهنمو درگیر کرده ..

اول خــــــر آفریده شد یا ما انسان ها ؟! :|

اگه اول انسان آفریده شده باشه یجای قصه می لنگه ..

ینی اگه اول انسان آفریده شد چجوری بعضیاشون انقد خرن؟ :|

این اسانس خر بودن از کجا قاطیشون شده؟ :|

ولی اگه اول خر آفریده شده .. خب خر بود دیگه .. چه لزومی داشت دوباره بضیا رو انقد اسانس خریت قاطیشون کنی؟ :|

حالا انسانِ خر آفریدی , لااقل انقد اسانس عررررر عررررررررر کردنشون رو زیاد نمیکردی :|


+ به یعضیام باس گفت : جات توی کتاب جغرافیا خیلی خیلی خالیه ، با عنوان پست ترین نقطه ی روی زمین !

  • san naz

همه چی از اون صبح لعنتی خراب شد .. همون صبحی که خاله باران حالش خوب بود .. بهم گفت نظر گذاشتم برو تایید کن .. همون صبحی که باران کلی انرژی داشت .. که با خبری که ازم گرفت انرژیش تحلیل رفت .. ناراحت شد .. ! همشم تقصیر من بود .. خـــریت کردم بدجور .. از همون روز همه چی عوض شد .. همه چی طلسم شد انگار .. باران طلسم شد .. من طلسم شدم .. بچه های قبیله طلسم شدن .. همه کمرنگتر شدیم .. ثانیه به ثانیه .. دقیقه به دقیقه .. ساعت به ساعت .. یکی .. یکی .. یکی .. کمرنگ شدیم .. انقد که دیگه نبودمون هم حس نشد بعضی وقتا .. من همه روزای خوشم رو اونجا جا گذاشتم .. کلید شادیامو اونجا گم کردم .. کلیدم گم شد و آواره ی این وب اون وب شدم و هیچکدوم وب اولیم نشد .. ! و نمیشه .. و روزای خوبمون بر نمیگرده .. و باران دیگه بارانِ سابق نمیشه .. و مهسا دیگه اون مهسای کنکوری نیس .. و بچه های قبیله هم دیگه نیستن .. چه بی فاصله هممون گم شدیم .. دستای همدیگه رو ول کردیم و .. گم شدیم !! از هیچ کس هم گله ای ندارم چون اولِ صف .. خودم .. سانازِ سابق نیستم .. روزای خوبمون تموم شد نه؟! :(

  • san naz
امروز به زندگی از یه دید دیگه ای نگاه میکردم .. در واقع هیچ چیز مثل سابق نبود .. صبح با یه خواب مزخرف بیدار شدم و گوشیمو روشن کردم .. قرار بود کلاس نرم کار داشتم. هی اس و تماس از دست رفته بود که میومد : سانی کجایی استاد میگه نمیای؟ نمونه سوالا رو بیار ؟؟؟ نیم ساعته نفهمیدم چجوری خودمو رسوندم دانشگاه ! بعد کلاس داشتم برمیگشتم که دوستم گفت بیا بریم همایش .. همایش گروه کامپیوتره .. بیا دا .. تو رو خدا .. انقد میگم قسم ندین واس همینه دیگه :| تو همایش هم این استاده مثل همیشه رو مخم بود .. وای که چقدر حرف زد .. میگه سوالی دارین در این محور بپرسین ؟؟ سوالایی که پرسیده شد: استاد چرا قاشق های تو سلف عوض شده؟ چرا قاشق پلاستیکی میدین؟ استاد این قاشق ها کباب رو نمیبُرن .. استاد چرا لیوانا رو برداشتین؟ استاد چرا غذا گرون شده؟ استاد چرا کارمندای قسمت اداری انقد بداخلاقن؟ استاد چرا وقتی 10 تومن بدهی داریم نمیذارن انتخاب واحد کنیم؟ استاد , چرا بعضی استادامون انقد بد اخلاقن؟ چرا فحاشی میکنن؟ چرا فلان استاد بهم گفت مخم آکبنده ؟ چرا فلان استاد گفت حرف نزن میام گوشتو میپیچونم از پنجره میندازمت بیرون؟ استاد فلان استاد میگه تو کلاس من ادامس نخورین .. خب از دهنمون بو میاد اول صبحی .. میگه خب بو بیاد مگه قراره همدیگه رو بوس کنیم؟ چرا بلد نیس حرف بزنه؟ استاد کی مارو میبرین اردو ؟ و ... :|
استاد بیچاره هی چشم غره میرفت چپ چپ نگا میکرد جواب میداد و میگفت لطفا از بحث خارج نشیم :)) فک کنم یه 5 کیلویی وزن کم کرد .. خلاصه خیلی حرص خورد .. و من تمام این مدت اروم نشسته بودم و تئاتر میدیدم :) بعدش رفتم سلف .. بازم نشسته بودم و همینجور نگاه میکردم .. یه دختره لاکاش پریده بود داشت لاک میزد .. چه موضوع مهمی !!! اونطرفتر یه گروه ورودی داشتن بحث میکردن کدومشون بره بستنی بگیره و میگفتن و میخندیدن:) بغل دستیم .. دوستم .. دوستی که از کلاس اول ابتدایی باهمیم .. یدفه ای درد کلیه اش میگیره .. نمیفهمم چجوری میرم آب میگیرم و .. تا دم ورودی میبرمش و مامان بابایی که خودشون رو میرسونن ببرنش بیمارستان .. و پسر خـَـــری که صبح خبرش میرسه که با نامزدش آزمایشگاهه !!!! و دوست من که باید مرفین بخوره تا درد بدنش کم بشه .. و آیا دردِ قلب و روح و روانش چی؟!! و میرسم خونه و مامانی که باز صبح نوار قلب گرفتن ازش و منتظر جوابِ .. و منی که از صبح تو فکر مامان بودم و هی صلوات و آیت الکرسی میخوندم و ... و خواب مزخرفی که صبح دیدم و .. و زندگی ای که همینجور بیرحمانه ادامه داره ..

  • san naz
لپتاپم رو گذاشتم رو میز رفتم دانشگاه برگشتم برداشتمش اومدم نت .. هی مورچه های ریز ازش میاد بیرون . عاغا این مورچه ها یجورین .. تازه 4-5 روزه پیداشون شده هرچی از این پودرای مورچه کش میزنیم نمیمیرن .. شنیدین گربه ها 9 تا جون دارن؟ اینا 99 تا جون دارن :) شاخک هم دارن :| با ادبم هستن اصلا آدمو گاز نمیگیرن :) ینی اصلا طرف آدم نمیان .. تازه بو میکشن و مواد غذایی رو پیدا میکنن .. یدونه قند بذاری یه گوشه 5 مین بعد لشکرکشی میکنن تا چند مین دیگه هم میخورن تمومش میکنن .. یه حس خاصی دارم به این مورچه ها :) فک کنم فهمیدن دوسشون دارم اومدن مواد غذایی و بیسکویت هایی که ریخته وسط دکمه ها رو تمیز کنن بهم بفهمونن حسم یه طرفه نیس :) چه مورچه های خوبی دارم :) فک کنم تا چند روز دیگه کل ساختمون رو بخورن بی خانمان شیم :| به هرحال عاشقشون شدم :))

  • رضا حسنی